ترابط ذات و صفات خدا از نظر قاضی عبدالجبار معتزلی، امام فخر رازی و ملاصدرا

thesis
abstract

ترابط ذات و صفات الهی یکی از مهم¬ترین مسائل فلسفی و کلامی است. اندیشمندان مسلمان درباره¬¬¬ی آن بحث و اظهار نظر کرده¬اند و بیشترین نزاع در مورد صفات ثبوتی ذاتی حقیقی و ذات اضافه و حالت مصدری آن¬ها مانند حیات، قدرت و علم صورت گرفته است. ولی نکته¬ی در خور تأمل در اینجا این است که صاحب نظران مسلمان با تمام تنوّع مکتبی و مسلکی، در زائد بودن صفات فعل و صفات اضافه¬ی محض تفاوت جوهری ندارند. نفی صفات از سوی مولفان و محققان به قدریّه و جبریّه نسبت داده شده است. در این پایان¬نامه به جای نگاه خطی در تطبیق آراء و بسنده کردن به تطبیق اندیشه در محور مسائل، قاضی عبدالجبار، فخررازی و ملاصدرا در محورهای روش، مبانی و اصول و مسائل مورد مقایسه قرار داده¬ شد و وجوه تشابه و تمایز آن¬ها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان در مورد ذات و صفات الهی، به معتزله دیدگاه¬های گوناگونی نسبت داده اند، اما براساس تحقیقات صورت گرفته توسط نگارنده در این پایان¬نامه به نظر می¬آید که دیدگاه پذیرفته شده¬ی اکثریّت قاطع آنان عینیّت صفات با ذات است و نسبت نظریه¬ی نیابت به آنان خالی از اشکال نیست. دیدگاه احوال ابو هاشم جبائی به دلیل نفی وجود و عدم از صفات قابل پذیرش نیست. با بررسی آثار مختلف قاضی عبدالجبار، نگارنده به این مهم رهنمون شده است که دیدگاه¬های متفاوتی از جمله دیدگاه حال، عینیت و اعتبارت ذهنی دانستن صفات در آثار او در باب ترابط ذات و صفات قابل برداشت است. اما به نظر نگارنده در میان این دیدگاه¬ها نظریه¬ی عینیت ذات و صفات ترجیح دارد. اشاعره و پیروان برجسته¬ی این مکتب همانند فخر رازی، صفات واجب تعالی را نسب و اضافات می¬دانند و معتقدند که اتصاف خدای متعال به صفاتی همچون حیّ، قادر و عالم بدون مبدأ زائد بر ذات محال است. فخررازی برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر و اشکالاتی بر نظریه¬ی عینیّت وارد کرده است، اما در آثارش نظریه¬هایی از قبیل زیادت صفات بر ذات، نسبی دانستن آن¬ها، نه عین ذات و نه غیر ذات بودن صفات و تمایل به عینیت را نیز مطرح کرده است. ولی با بررسی¬های صورت گرفته و توجه به اقامه¬ی دلیل بر زیادت و اشکال وارد کردن وی بر عینیت صفات و ذات در المطالب العالیه که یکی از آخرین آثار اوست به نظر می¬آید تمایل او به زیادت، بیشتر و آشکارتر است. صدرالمتألهین شیرازی و پیروان او بر اساس اصولی نظیر اشتراک معنوی وجود و صفات، تشکیک وجود و صفات، وحدت و بساطت الهی و واجب الوجود من جمیع الجهات دانستن خدای متعال، معتقدند که صفات الهی عین ذات اوست و به نظریه¬ی اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات قائل شده¬اند و بر ادعای خود براهین عقلی و ادلّه¬ی نقلی اقامه کرده¬اند. در این تحقیق به این نتیجه رهنمون شد که سه اندیشمند یاد شده نه یک نظر بلکه نظریات گوناگونی را مطرح کرده¬اند که نگارنده در مقام داوری بر اساس پاره¬ای از ملاک¬ها نظری را از میان نظرات آن¬ها ترجیح داده¬ است.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

نظریه اخلاقی قاضی عبدالجبار معتزلی

 قاضی عبدالجبار گرچه به عنوان متکلم معتزلی مشهور است، با توجه به نظرات اخلاقی او در کتب کلامی بی‌شک می توان او را یک فیلسوف اخلاق نیز نامید. در این مقاله ما در صدد هستیم تا نظرات اخلاقی او را در باب اخلاق هنجاری و فرا اخلاق بیان کنیم. عبدالجبار یک فیلسوف اخلاق عقل گرا است که منشأ الزامات اخلاقی را عقل دانسته و درستی و نادرستی اعمال را به وسیله عقل قابل کشف می داند. او یک ذات‌گراست یعنی درستی و ...

full text

مقایسه دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و فخر رازی درباره شفاعت و بررسی و نقد آن ها براساس روایات

همه‌ مسلمانان شفاعت پیامبر(ص) را قبول داشته، ولی در مورد نحوه تأثیر آن اختلاف کرده‌اند. قاضی عبد الجبار بر این باور است که دایره شفاعت پیامبر(ص) تنها در ترفیع درجه اهل بهشت است و گناهکاران را مشمول شفاعت نمی‌داند. در مقابل، فخر رازی بر این باور است که شفاعت پیامبر(ص) به این معنی است که مانع ورود مستحقین عذاب به دوزخ می‌شود و آنها که وارد دوزخ شده و مبتلای به عذابند، در پرتو شفاعت پیامبر(ص) از آ...

full text

دعا از دیدگاه قاضی ‌عبدالجبار معتزلی

قاضی‌عبدالجبار همدانی شرایط دعا را اراده، علم به مقام کسی که از او طلب می‌کنیم، بیان قید خالی بودن از مفسده، و خاضع و خاشع بودن می داند. در دیدگاه معتزلی وی، فلسفه‌ی دعا لطف بودن آن است. وجه لطف بودن دعا، این است که خداوند ما را امر به دعا کردن فرموده و خدا امر به کار قبیح نمی‌کند. دعا تقسیمهایی دارد. دعا در حق غیر و لعنت، دعا برای مؤمن، فاسق و کافر، دعا برای امر حسن یا قبیح و نیز دعا برای اموا...

full text

دلالت معجزه از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی

در این مقاله دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی در باب مدلول معجزات بر اساس روش‌شناسی خاص او بررسی می‌شود. عبدالجبار طریق مشهور متکلمان در دلالت معجزه بر صدق ادعای پیامبر، یعنی تمسک به حکمت الاهی را پیش گرفته، اما طرح این دلالت در قالب دلالت وضعی و پرداختن نظریه‌ای به نام «مواضعه» کار وی را از سایرین متمایز نموده است. این تلاش وی در جهت نشان دادن معقولیت معجزه بسیار کارآمد به نظر می‌رسد. هم‌چنین وی ب...

full text

معجزه از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی، فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی

متکلمین اسلامی در معنا وشرایط معجزه ودلالت آن بر صدق مدّعی دارای اختلاف نظراتی می باشند.این تحقیق به بررسی این اختلافات ازدیدگاه سه متکلم بزرگ جهان اسلام یعنی:قاضی عبدالجبار با گرایش معتزلی وفخر رازی با گرایش اشعری وخواجه با گرایش شیعی پرداخته است. نگارنده به شیوه تحلیلی-توصیفی واستفاده از منابع وآثار مهم این سه متکلم کوشیده است تا درسه فصل مجزا پس ازتعریف لغوی ،به بررسی شرایط معجزه از نظر هریک...

15 صفحه اول

شهودگروی اخلاقی قاضی عبدالجبار معتزلی

شهودگروی اخلاقی مکتبی در فلسفه‌ی اخلاق است که در قرن بیستم ظهور یافت و نظرهای بسیاری را به خود جلب نمود. آرای متفکران این مکتب را می‌توان به سه مدعای اصلی عینیت حقایق اخلاقی، وجود مفاهیم و گزاره‌های اخلاقی پایه و شرط بودن بلوغ عقلی برای فهم بداهت حقایق پایه‌ی اخلاقی فروکاست. قاضی عبدالجبار همدانی، متکلم و فقیه بزرگ معتزلی، در جای جای کتب کلامی خود، مباحثی فرااخلاقی را مطرح کرده که بسیار با نظره...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023